از صدر اسلام حفظ و ضبط آیات قرآنی اهمیت خاصی داشته است وتاریخ اسلام شاهد بزرگانی است که از کودکی قرآن را حفظ کردند و در عمل نشان دادند که حفظ قرآن اهمیت دارد.
 اهمیت حفظ کردن قرآن از نظر بزرگان

نظر موافقان
از صدر اسلام حفظ و ضبط آیات قرآنی اهمیت خاصی داشته
است  وتاریخ اسلام شاهد بزرگانی است که از
کودکی قرآن را حفظ کردند و در عمل نشان دادند که حفظ قرآن اهمیت دارد.
البته مسلمانان از این روی که قرآن مجید را کلام خدا و
یگانه مدرک دینی می دانستند و هم از این روی که در فریضه نماز، سوره حمد و مقداری
از سایر قران را می بایست بخوانند و هم از این روی که پیغمبر اکرم (ص) ماموریت
داشت که قرآن مجید و احکام اسلام را به آنان یاد دهد، در یادگرفتن سور و ایات
قرآنی و حفظ و ضبط آنها نهایت جدیت بخرج می دادند(نقل از کتاب آشنایی با قرآن،
1368).
علماي گذشته نیزبر اين باور بودند كه حفظقرآن بر تمام علوم مقدّم است. آنان علم فقه و حديث را تنها به كساني تعليم ميدادند كه حافظ قرآن باشند.

شهید ثانی در کتاب منیةالمرید  می نویسد: نخستین و مهمترین چیزی كه شاگرد قبل

از شروع به تحصیل باید بدان بپردازد، آن است كه حفظ كتاب خداوند متعال را شروع
نماید و قرآن را به صورت قوی و متقن حفظ كند، زیرا قرآن اصل و اساس تمام علوم و با
اهمیت‌ترین آنهاست. علمای پیشین چنین بودند كه حدیث و فقه را جز به شخصی كه حافظ
قرآن نباید به سراغ اشتغالاتی برود كه باعث نسیان و فراموشی قرآن شده یا به قدری
او را به خود مشغول می‌كنند كه حفظ قرآن او در معرض فراموشی قرار می‌گیرد. بلكه
حتماً باید از این‌گونه امور بپرهیزد، بلكه ملزم باشد كه هر روز به تكرار محفوظاتش
بپردازد … و پس از حفظ كامل قرآن به تفسیر و سایر علوم قرآنی بپردازد.
عرفان و شاعرانی مانند حافظ شیرازی، حافظ قرآن بودند تاثیرات حفظ قرآن در جای جای آثار او مشهود است
آن جا که می گوید:
ندیدم خوش تر از شعر تو حافظ                            به قرآنی که انـدر سینـه داری
و نیز در جای دیگر می گوید:
عشقت رسد به فریاد گر خود به سان حافظ   قــرآن زبــر بخــوانی با چــارده روایـت
شهیدمطهری درباره حفظ قرآن می گوید:”قرآن از کتاب هایی است که آمادگی اش برای حفظ
شدن از هر کتاب دیگر بیشتر است. عجیب است! شعر را می شود، حفظ کرد و قرآن شعر هم
نیست, نثر است. یک کتاب نثر در دنیا نمی توان پیدا کرد که بشود چهار صفحه اش را
حفظ کرد و قرآن در اثر آن سلاست فوق العاده ای که در عبارات و کلماتش هست، (این
خاصیت را دارد) …؛ برای اینکه کلمات آن سلیس است؛ یعنی هر کلمه ای نسبتاً در جای
خودش قرار گرفته است.بعد که انسان حفظ کرد، دیر فراموش می کند؛ چون به معنی واقعی
سلاست دارد … و لهذا حفظ کردن قرآن مثل تلاوت کردن آن، امر بسیار مطلوبی است و
مخصوصاً بعد از آنکه انسان حفظ کرد، نباید بگذارد فراموش بشود. شاید گناه هم داشته
باشد که انسان قرآن را حفظ کند و بعد آن قدر نخواند تا فراموش بشود. افرادی که
حافظه شان ضعیف است، لااقل اگر یک سوره دو سوره پنج سوره حفظ می کنند، نگذارند که
همان سوره ها فراموش بشود؛ چون بعضی حرام و گناه می دانند که انسان قرآن را حفظ
کند و بعد بگذارد فراموش بشود. “
نظر مخالفان
انسان از گذشته های دور هر چیزی را که با ارزش یافته سعی
کرده است با روش های مختلف آن را نگه داری کند و به نسل های بعد منتقل کند. یکی
ازاین راههای حفظ کردن وسینه به سینه نقل کردن میراث معنوی , علمی وادبی بوده
است.با پیشرفت علم وگسترش صنعت چاپ و انواع امکانات ضبط صوتی و تصویری نگرانی های
انسان در مورد چگونگی نگه داری میراث معنوی ، علمی و ادبی کاهش یافته است.
1. یکی  از انتقادهایی که بر حفظ کردن قرآن ممکن است مطرح شود این است که در گذشته حفظ کردن
قرآن یکی از روشهای نگه داری قران بوده است با وجود تکنولوژی و امکانات مختلف نگه
داری دیگر نیازی به حفظ قرآن نیست چون هر لحظه فرد اراده کند می تواند در اینترنت
یا نرم افزارهای مختلف هرآیه و موضوعی که بخواهد پیدا کند.
2.
یکی دیگر از نظرهای مخالف که ممکن است در مورد حفظ قرآن مطرح شود مربوط به حفظ
قران توسط کودکان خردسال است. چون دوره کودکی دوران بازی است مجبور کردن کودک به
حفظ سوره ها موافق با ویژگی ها ی دوره کودکی و دنیای او تلقی نشود.
3. در انتقال منفی یادگیریهای پیشین سبب ایجاد اختلال در یادگیریها و عملکردهای بعدی می شوند(سیف،1387).چون کودکان کم سن و سال قادر به
رعایت تجوید و اصول صحیح قرائت نیستند ممکن است حفظ کردن آنها همراه با اشتباهات
مختلف در قرائت و تجوید باشد به خصوص برای کودکانی که زبان مادریشان عربی نیست بعد
از آن که این یادگیری ها تثبیت شدند رفع آن اشکالات و اشتباهات بعدا کار سختی
خواهد بود و موجب اختلال در یادگیری های بعدی خواهد شد.
4. حفظ کردن در نظام تعلیم و تربیت گذشته بسیار رایج بوده
است . کودکان بسیاری از مطالب را که با شرایط سنی و دنیای آنها همخوانی نداشت حفظ
می کردند و نمره می گرفتند و بعد از مدت کوتاهی فراموش می کردند. اگر کودکی فقط در
حفظ کردن آیات بماند ممکن است این چنین تصور کند که مجبور است بسیاری از مطالب را
به حافظه بسپارد بدون این که معنا و مفهوم آنها را بداند؛ در نتیجه حفظ کردن بدون
توجه به مفهوم و کاربرد آن جزئی از منش او می شود.
پاسخ به مخالفان
برخی نظرهای مخالف که در مورد حفظ کردن قرآن توسط خردسالان
وکودکان وجود دارد متوجه رعایت اصول آموزشی و یادگیری درکار با کودکان دوره پیش
دبستانی است نه حفظ کردن. این کودکان با توجه به توانی های ویژه ای که از نظر
حافظه دارند می تواند آیات قران را حفظ کنند بدیهی است که در این مورد والدین و
مربیان باید نکات تربیتی وویژگی های رشدی کودک را همیشه باید مد نظر داشته باشند
نکته بعدی که در این مخالفتها به آن توجه نمی شود تفاوت
آیات الهی با سایر متون و کتاب ها است. درک این تفاوت متناسب با مراتب  ایمان فرد است. همچنین با توجه به آموزه های
دینی مان حفظ قرآن پایه ای برای درک و تدبر در آیات الهی است
یکی از آثاری که به «قلب» نسبت داده شده عبارت است از «ادراک» اعم از حصولی و ادراک حضوری که به تعابیر مختلف در قرآن مجید نشان داده می
شود که فهمیدن و درک کردن از شوون «قلب» و به تعبیر دیگری «فواد» است(مصباح
یزدی،1384ص220).حفظ قرآن، مقدمه عمل بدان نيز می‌شود، يکي ازثمره های عمل به قرآن، احياي قلب و در
نتيجه حصول و پيدايش قلب سليم است . از نظر مفسران به طور کلي، قلب سليم، قلبى است
كه از فساد و معاصى سالم باشد ( مکارم شيرازي، 1374، ج15، ص268).
انچه واضح است آموزش قرآن و حفظ کردن آن با توجه به ویژگی
های هر دوره سنی و شرایط فرهنگی و عوامل مختلف اجتماعی و تاریخی و زبانی نیاز به
تحقیقات و مطالعات گسترده دارد. به امید این که با ایجاد رشته تربیت مربی حفظ قرآن
در دانشگاه ها  شاهد گسترش تحقیق وروش های
نوین آموزشی متناسب با مبانی اعتقادی وفرهنگی خودمان باشیم.
منابع:
سیف، علی اکبر.(1387).روانشناسی پرورشی نوین.تهران: نشردوران.
شهید ثانی،منیةالمرید، تحقیق رضا مختاری، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم سال 74، ص 263.
مصباح یزدی، محمدتقی.(1384). مشکات.مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
مكارم شيرازى، ناصر (1374)، تفسير نمونه‏، تهران: دار الكتب الإسلاميه، چاپ اول، جلد 15.
آشنایی با قرآن(برای دانشجویان تربیت معلم)،  شرکت چاپ و نشر ایران ، سال1368، ص86.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *